نمای سی

زندگی یک راه مستقیم نیست ... بلکه انتخاب مسیرهای درست از هزاران مسیر مشخص شده

زندگی یک راه مستقیم نیست ... بلکه انتخاب مسیرهای درست از هزاران مسیر مشخص شده

نمای سی

زندگی را با همه ی فراز و نشیبش دوست دارم و هر آنچه در فراز و نشیبش هست را می پذیرم،زیرا در همین کش و قوس هایش شکل می گیرم تا زمانی که ساخته شوم..
میزان مقدر شدن آن بستگی به باور توانایی هایم دارد

مدت هاست که مطلب جدید نداشتم ....سخت درگیر کاروبار و مادیاتم،مجالی برای نوشتن نداشتم تا اینکه امروز انگشتانم برای نوشتن آماده شدند.

سال جدید رو بعد از مدتی تاخیر به همه ی انسان ها تبریک می گم و یرای همه آرزوی خرسندی می کنم.
سال نو شد روزهای جدید با اعداد تکراری دوباره شمارش می شوند،با اینکه ناامید کننده است ولی جای بسی امید هست که روزها دگر تکراری نیستد.
امیدوارم در 94 جدید همه در دنیای کائنات خوش بدرخشند، و در جامعه برای هم نسل خود و آیندگان مفید باشند

نیمی از روز گذشته صدای ماشین ها و مردم در حال رفت و آمد به گوش می رسد.در گوشه خیابان یک زن که گویی دارد بازار گرمی می کند. با حرف هایی مثل (بدو،بدو،حراجش کردم) و یا(آتیش زدم به مالم) زن های شهر را دور خود جمع می کند و لباس هایش را در دست گرفته با آن ها بازی می کند تا بازارش را داغ نگه دارد.آنقدر سرش شلوغ شد که نمی دانست که جواب چه کسی را اول بدهد زن ها در دستانشان پر از لباس بود و از فروشنده قیمت ها می پرسیدند


نگاهی به زندگی و محیط جوانان مناطق محروم

در یکی از کوچه­ های شهر صدای هم همه­ی چند جوان به گوش می­رسد . با صدای بلند و الفاظ رکیک به هم دیگر توهین می­کنند. صدا را دنبال کردم و نزدیک که شدم دیدم چند جوان گلاویز شده­ و مردم هم در کنار آن­ها حلقه زده­اند. بعد از آمدن نیروی انتظامی همه­ی پسرها به جزو یک نفر پا به فرار گذاشتند. آن پسر هم از روی زخم های چاقو بر زمین افتاده بود.


برای حل مشکلات بخش درمان، شناخت این مشکلات از اهمیت بسزایی برخوردار است. مشکلاتی که در حوزه سلامت گریبانگیر مسئولین و از همه مهم تر مردم شده درمان و سلامت مردم در کشور یکی از مسائل مهم است و باید سریعا اقدامات  لازم را دولت انجام دهد چه دولتی که در کار است و چه دولتی که تازه وارد پاستور شده.

چند جنبه بخش درمانی را نگران می کند این موارد از یارانه دارو گرفته تا بیماران صعب العلاج و بیماران نادر تا قشر ضعیف جامعه  که باید این موارد در نظر گرفته شود.

 با توجه به مشکلات موجود در حوزه سلامت بحث بهبود بخشیدن به قیمت ها در درمان بیماران از اهمیت بسزایی برخوردار است.
 
به دلیل تورم، نوسانات دلار و افزایش قیمت مواد اولیه دارو که باید از کشورهای دیگر خریداری شود خصوصا دارو هایی که متعلق به بیماران صعب العلاج است، بخش هزینه پرداختی بیماران افزایش یافته است.
 
این روزها بحث هدفمندی یارانه دارو بحث داغ و مهمی است که در صورت اجرایی شدن می تواند بار مالی هزینه درمان را از دوش بیماران بردارد اما به نظر می آید نحوه پرداخت و میزان قیمت هدفمندی دارو مورد اختلاف و بحث مسئولین است.
 
مورد مهمی که در این میان وجود دارد این است که معلوم نیست  یارانه در نظر گرفته شده تنها به بیماران صعب العلاج و قشر ضعیف جامعه تعلق می گیرد یا اینکه شامل همه ی بیماری ها می شود، با توجه به محدود بودن یارانه دارو ها، وزارت بهداشت مدعی است که یارانه دارو را می توانیم به همه ی آحاد جامعه پرداخت کنیم


 


یک سری از کودکان را در خیابان ها می بنیم که مشغول به فروش  گل، فال، دعا هستند و یا حتی اسپند دود می کنند، تا پولی بدست بیاورند و یا به گروه های مختلف تقسیم شده با هم کار می کنند. عده ایی پدر یا مادرشان معتادند  فرزندشان علاوه بر کار، مجبور مواد مخدر آن ها را هم فراهم کنند و یا اصلا والدینی ندارند در این مورد معلوم نیست چه اتفاقاتی برای بچه ها پیش می آید. و از همه مهم تر این است این کودکان در میان افراد بزرگ تر که گدایی می کنند یا به فروش می روند یا اینکه تا سن 5 سالگی این کودگان را به گدایان دیگر اجاره می دهند و حتی این افراد صاحب هایی دارند که هر شب جیب های این کودکان را خالی می کنند.

یکی از دوستانم کتاب درسی خود را پیش من جا گذاشته بود و از من خواهش کرد که برایش به مدرسه ببرم وارد مدرسه شدم و به دفتر ناظمین رفتم وارد که شدم مدیر با یکی از اولیای داشت بحث می¬کرد در رابطه شهریه مدرسه ناراحت بود و می¬گفت فعلا پول ندارم بدهم یک چک مدت دار برای شما می¬نویسم مدیر هم قبول نمی¬کرد و گفت: اگر قبل از امتحانات شهریه مدرسه را پرداخت نکنی پسرتان را از  امتحانات محروم می¬کنم اگر چک را هم قبول کنم باید تاریخ آن قبل از پایان شهریور ماه باشد نه 6 ماه بعد آن ولی دانش آموزان با ناراحتی از دفتر بیرون رفت.

خیابان‌های شهر این روزها از همیشه شلوغ‌تر شده، افراد زیادی برای خرید می‌آیند، دست‌فروش‌های بیشتری در خیابان به چشم می‌خورند و مغازه‌هایی که حراج کرده یا تخفیف‌های فراوانی می‌دهند برای خرید. این نوشته‌های تخفیف و صداهای تکراری «بدو، بدو حراجش کردم» در همه جای شهر به چشم می‌خورد. روزهایی مانند این در کشور ما هم‌زمان می‌شوند با مراسم سنتی عید نوروز. این اتفاقات برای اجرای مراسم سنتی است که قبل از سال تحویل و بعد از آن به مدت 13روز اجرا در بین مردم ادامه پیدا می‌کنند. برای اجرای این مراسم، یک‌سری کار‌ها انجام می‌شود، مثل خانه‌تکانی و نو کردن تمام یا بخشی از وسایل مورد نیاز و خرید لباس، شیرینی، خشکبار، وسایل ‌خانه و چیزهایی دیگر از این قبیل. برای تهیه این موارد مردم با یک انرژی و روحیه‌ای خاص به خیابان‌ها می‌آیند؛ آداب و رسومی از قبیل سفره هفت‌سین در خانه‌ها و افرادی که صورت خود را سیاه کرده و با لباس قرمز و دایره، شعر‌هایی به منظور عید نوروز می‌خوانند و از مردم عیدی می‌گیرند. این هنر هنر روحوزی است که از دوره قاجار باقی مانده و این افراد که در باور عمومی حاجی فیروز خوانده می‌شوند بیشتر با اشعار و کلماتی سعی می‌کنند مردم را بخندانند تا بتوانند از این میان چیزی برای خرج عید خود فراهم کنند، اما عده دیگری از این افراد در بین شوخی‌ها و خنده‌ها چیزهایی را هم به مردم کوچه و خیابان یادآوری می‌کنند. گاه در میان شعرهایشان نکاتی طنزآمیز می‌یابی که لبخندی تلخ را بر لب می‌نشاند و مدت هاست که این سنت دارد از حالت های اولیه از بین می رود و آن شور و اشتیاق در مردم وجود ندارد و دلیل اصلی آن تورم است و من گزارشی در رابطه این موضوع نوشتم که در روز نامه بهار چاپ شد.

لینک روزنامه بهار

خیابان اصلی اکباتان که سال‌ها یکی از آرام‌ترین مناطق مسکونی شهر شلوغ تهران به شمار می‌رفت، این روزها دیگر آرام نیست و حتی ترافیک به حدی زیاد شده که نه‌تنها حاشیه خیابان، بلکه اطراف بلوار هم در تصرف اتومبیل‌هایی است که خیابان اصلی اکباتان را به یک پارکینگ بزرگ تبدیل کرده اند. ساکنان اکباتان ماشین‌های خود را در پارکینگ‌های مربوط به بلوک‌های خود پارک می‌کنند و این ماشین‌ها مربوط به کسانی است که از دیگر نقاط شهر به اکباتان آمده‌اند و شب هم به محل زندگی خود بازمی‌گردند و این خود یکی دیگر از آسیب‌هایی است که ساخت یک مرکز تجاری بزرگ در یک منطقه مسکونی برای اهالی اکباتان به همراه داشته است؛ چیزی که طبق قوانین مربوط به شهرک نباید اتفاق بیفتد.


در پارک‌های شهر ما افرادی هستند که با بقیه آدم‌ها فرق دارند و از بیشتر افراد جامعه دوری می‌کنند ودر روزنامه بهار گزارشی در خصوص این افراد که دلیل دوری کردن‌شان از جامعه مصرف مواد محرک است نوشتم.

لینک روزنامه بهار